دل نوشته مهدوی
07 خرداد 1397 توسط مهدی یار
#قلم_خودم
حال و هوای عجیبی است
گم شده ام در هیاهوی این روزگار
در پیج و خم این زندگی به دنبال گمشده ای میکردم…
به هر سو نظر میکنم
اما گمشده ام را نمیابم…
بابا جان باز دخترکت بهانه تورا میگیرد
بهانه با تو بودن، بهانه محبت پدرانه ات
آری میدانم خواسته ی زیادیست
ان هم برای من که برای رهایی پدر بیابانگردم قدمی بر نداشته ام?
ان قدر سر گرم دنیا شده ام ک فراموشت کرده ام
فراموش کرده ام پدری هست
پدری غریب، تنها ومهربان…
اما چه کنم؟؟؟این دل بهانه ی با تو بودن دارد
مگــر میشود پدری به مهربانی تو دل نازک دخترکش را بشکند؟؟
نه نمیشود، مشکل چیست؟
اری مشکل منم، مشکل قلب سیاه من است که
پذیرای تو نیست…
اللهم عجل لولیک الفرج?